۳۰ آذر

کاربرد هوش تجاری در مدیریت ریسک

در ادامه آموزش های Power BI به بررسی مدیریت ریسک و ارتباط آن با هوش تجاری میپردازیم . ابتدا تعریفی از ریسک را تشریح میکنیم و در ادامه جایگاه مدیریت ریسک و رابطه آن با هوش تجاری و استفاده از نرم افزار Power BI را بازگو خواهیم کرد.

ریسک چیست ؟

اولین قدم ، شناخت مفهوم ریسک است. ریسک را شاید بتوان خطر معنا کرد اما ریسک به معنای عدم اطمینان در آینده نیز هست.

به عبارت دیگر ضرر بالقوه را ریسک می‌نامند؛ بنابراین ریسک می‌تواند منفی و مثبت باشد و همواره وجود دارد.

ریسک انواع مختلفی دارد و در برابر انواع ریسک باید رویه‌های مختلفی را اتخاذ نمود. میزان ریسک برای افراد مختلف متفاوت است. افراد ریسک‌گریز به دنبال گزینه‌هایی با ریسک کمتر بوده و در مقابل افراد ریسک‌پذیر که به دنبال کسب بازده‌های بالاتر هستند ، حاضر به پذیرش ریسک بیشتری میباشند.

مدیریت ریسک سازمانی (Enterprise Risk Management)

هدف از معرفی روش مدیریت ریسک سازمانی (ERM) ارائه راهنمایی در مورد مدیریت ریسک در شرکت و یا سازمان است. در واقع ارائه رویکردی برای شناسایی و ارزیابی یکسان رویدادهای بالقوه است که ممکن است بر توانایی سازمان برای دستیابی به اهدافش، در راستای استراتژی، ریسک پذیری و ترجیحات ریسک تأثیر بگذارد.

فرآیند ERM که در این روش مشخص شده است برای کمک به سازمان شامل موارد زیر میباشد :
– تضمین یک رویکرد استاندارد برای مدیریت ریسک در سراسر شرکت و یا سازمان
– تقویت شیوه های مدیریت در رابطه با مدیریت ریسک
– ایجاد اطمینان بیشتر در تصمیم گیری
– افزایش اعتماد ذینفعان
– بهبود اجرای ابتکارات راهبردی و عملیاتی
– اطمینان از شفافیت نقش ها

– مسئولیت های مربوط به مدیریت ریسک ها
– شناسایی و تشدید به موقع خطراتی که ممکن است بر عملیات تجاری تأثیر بگذارد
– ارائه یک دید روشن از پذیرش ریسک
– برخورد موثر با اختلالات و زیان های کسب و کار
– بهینه سازی هزینه و اجرای استراتژی های رشد
– حصول اطمینان از رعایت قوانین و مقررات

برای دستیابی به موارد فوق، مدیریت ریسک باید تمامی جنبه های شرکت و یا سازمان از جمله حوزه های زیر را به هم مرتبط کند:
– اصول و ساختارهای حاکمیت شرکتی
– جهت گیری، فرآیندها و رویه های خط مشی
– استانداردهای مربوط به رفتار، دستورالعمل ها
– سیستم های مدیریت موثر

در راستای بهبود عملکرد سازمان ، هدف اساسی مدیریت ریسک سازمانی ، اطمینان از تعبیه اصول مدیریت ریسک است:

– مدیریت ریسک پویا، تکراری و منعطف نسبت به تغییرات است.

– مدیریت ریسک ارزش ایجاد می کند و از آن محافظت می کند.
– مدیریت ریسک بخشی جدایی ناپذیر از تمامی فرآیندهای سازمانی است.
– مدیریت ریسک بخشی از تصمیم گیری است.
– مدیریت ریسک به صراحت به عدم قطعیت می پردازد.
– مدیریت ریسک سیستماتیک است.
– مدیریت ریسک داری ساختار و به موقع میباشد.
– مدیریت ریسک بر اساس بهترین اطلاعات موجود تصمیم گیری میکند.
– مدیریت ریسک متناسب با نیازهای کسب و کار است.
– مدیریت ریسک عوامل انسانی و فرهنگی را در نظر می گیرد.
– مدیریت ریسک شفاف و فراگیر است.
– مدیریت ریسک، بهبود مستمر سازمان را تسهیل می کند.

فرآیند مدیریت ریسک و همراستایی آن با ISO 31000 شامل مراحل زیر است:
– تجزیه و تحلیل کسب و کار
– ارزیابی ریسک
– شناسایی خطر
– تحلیل ریسک
– ارزیابی ریسک
– نظارت و بررسی ریسک

هنگام انجام ارزیابی ریسک ( ارزیابی احتمال و تأثیر ریسک )، موارد زیر در نظر گرفته می شود:

  • KPI: (Key performance Indicator)
  • KRI: (Key Risk Indicator)

معمولا رتبه ریسک ها را بین اعداد 1 تا 25 در نظر میگیرند که حاصل ضرب 2 عدد میباشد . هرچه این عدد بزرگتر باشد ، ریسک ما برای سازمان خطرناک تر است. اعداد 1تا 5 برای احتمال وقوع ریسک و همچنین برای میزان تاثیری که دارد در نظر گرفته میشود : برای مثال یک ریسک میتواند احتما وقوع کمی داشته باشد اما در صورت بروز این ریسک میتواند تاثیر زیادی داشته باشد ، مانند زلزله ! . پس در اینجا رتبه ریسک زلزله میشود 1*5=5.
 KPI و KRI یک وضعیت تاریخی و فعلی از ریسک ارائه می دهند، اما دیدگاهی در آینده ارائه نمی دهند، بنابراین، ملاحظات دیگری باید برای تعیین رتبه ریسک اعمال شود، مانند:
– عوامل خارجی توضیح دهنده/توجیه کننده عملکرد KPI
– روند/تاریخچه KPI/KRI در یک دوره معین

شاخص های کلیدی ریسک معیاری برای ارائه بینش در مورد رویدادهای بالقوه میباشند. KRI ها با ریسک های خاص مرتبط هستند و به عنوان یک سیگنال هشدار اولیه برای خطرات شناسایی شده عمل می کنند.
تفاوت کلیدی در مورد بازه زمانی بین KPI (گذشته) و KRI (آینده) در تفاوت بین شاخص های مبتنی بر گذشته و مبتنی بر آینده است.

شاخص های مبتنی بر گذشته به یک نتیجه مربوط می شود و بعد از یک تاخیر قابل محاسبه میباشند . ‘تاخیر’ به این معنی است که نشانگر پس از وقوع چیزی تغییر می کند. به عبارت دیگر، چنین شاخص هایی نتایج یک عمل را اندازه گیری می کنند. آن‌ها اندازه‌گیری نمی‌کنند یا کمکی نمی‌کنند که چه اتفاقی افتاده است.
شاخص های مبتنی بر آینده ورودی را اندازه گیری می کنند که منجر به نتیجه می شود. اگر به درستی انتخاب شوند، بهترین شاخص‌ها هستند زیرا در مورد نتیجه پیشبینی میکنند و به چیزی مرتبط هستند که فرد می‌تواند بر آن تأثیر بگذارد.

شاخص های کلیدی ریسک به مدیریت اجازه می دهد:
– با پیش‌بینی ریسک‌های نوظهور و تغییر در ریسک‌ها در طول زمان و در نتیجه آماده‌سازی بر اساس آن، عملکرد خود را بهبود دهد.
– بهبود تصمیم گیری مدیریتی در پاسخ به شاخص های نامطلوب را منجر میشود.
– با کاهش تعداد حوادثی که نیاز به مدیریت بحران دارد باعث بهبود محیط کار و کارایی کارکنان میشود.


هنگام شناسایی شاخص های کلیدی، معیارهای فنی زیر باید ارزیابی شوند:
– در دسترس بودن داده ها
– منبع داده های نشانگر
– امکان سنجی آینده
– تجزیه و تحلیل هزینه/فایده

سطح تحمل یا سطح پذیرش ریسک چیست؟

سطح تحمل ریسک، مرزهایی را برای ارزیابی ریسک‌ها تعیین می‌کند و به مدیریت نشان می‌دهد که ریسک‌های مرتبط ممکن است در حال افزایش باشند. حدود تحمل توسط مدیریت اجرایی تعیین و به تصویب هیئت مدیره می رسد. طبیعتا اگر شاخص ریسک وضعیت نامطلوب را گزارش کند، با توجه به سطح تحمل و سطح پذیرش ریسک اقدامات کنترلی انجام خواهد شد.

سطح تحمل و پذیرش ریسک را می‌توان توسط مدیریت، با مشورت تیم مدیریت ریسک طراحی کرد، یا توسط تیم ریسک توسعه یافته و توسط مدیریت تایید شد.
سطح تحمل ریسک باید با اولویت ریسک های مرتبط با شرکت همسو باشد. آنها به بهترین وجه در بخش های مرتبط اندازه‌گیری می‌شوند و از شاخص‌ها برای بررسی اینکه آیا نتایج واقعی به‌دست‌آمده در محدوده تحمل ریسک قابل قبول هستند یا خیر، استفاده می‌شوند. در تعیین سطح تحمل ریسک، مدیریت اجرایی باید اهمیت نسبی اهداف مرتبط را در نظر بگیرد و تحمل ریسک را با اولویت ریسک همسو کند. عملکرد در محدوده تحمل ریسک به مدیریت اطمینان بیشتری می دهد که شرکت و یا سازمان همچنان در ریسک پذیری خود باقی می ماند.

آستانه تحمل انتخاب شده باید به طور منظم در زمانی که شرایط تغییر می کند، بازنگری شود. به عنوان مثال در رکود تجاری، زمانی که تغییراتی در مواجهه با ریسک ایجاد می شود، یا در اهداف تجاری تجدید نظر می شود، آستانه تحمل نیز تغییر خواهد کرد.

اهمیت هوش تجاری و مدیریت ریسک با Power BI

یک داشبورد برای ردیابی و رصد شاخص های کلیدی به طور منظم ایجاد میشود. باتوجه به موارد گفته شده اهمیت ساخت داشبورد و به کارگیری تکنیک های هوش تجاری و همچنین استفاده از نرم افزار هایی مانند Power BI ، باعث رصد دقیق تر شاخص های کلیدی ریسک میشوند.
شاخص‌های کلیدی یا معیارهای ریسک بر اساس زمان‌بندی ردیابی می‌شوند تا مدیریت بتواند حرکات و روند ریسک را مشاهده و نظارت کند و بر اساس آن پاسخ دهد. نظارت بر داده‌های ریسک و شاخص‌های کلیدی به مدیریت کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کند که فعالیت های شرکت یا سازمان در چارچوب وظایف تایید شده، اولویت‌های ریسک و محدودیت‌های تحمل عمل می‌کنند.

داشبورد پذیرش و سطح تحمل ریسک باید هر ماه توسط مدیریت ریسک به روز شود و خروجی های زیر باید مقایسه شوند:
– داشبورد ریسک که نشانگرهای کلیدی را در مقایسه با سطوح تحمل منعکس می‌کند.
– گزارش جامعی که شامل بخش های در معرض خطر باشد.

-رتبه بندی و رصد نمرات ریسک ها در طول زمان
– اقدامات کنترلی مدیریت و زمان مورد انتظار جهت بررسی موثر بودن اقدامات کنترلی متناسب با ریسک ها.

این مطلب چقدر مفید بود؟

برای امتیاز دادن به آن روی ستاره ها کلیک کنید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تاکنون رأی داده نشده ! اولین کسی باشید که این مطلب را ارزیابی می کنید

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

یازده + بیست =